افکار ویرانگر

من و کمی بیشتر از من

افکار ویرانگر

من و کمی بیشتر از من

گاه ،
باید فقط بخشید و رفت
از خود گذشت
در کنج تنهایی نشست

در خود فرو رفت
همچون درختان خزان دیده
به دست باد داد اندوه نفرت را
به امید بهار باید نشست

گاه فقط باید گریست
گاه فقط باید شکست